رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

16 ماهیت مبارک پسر گرم

1 1 بهمن 16 ماهه شدی  خدای من وقتی میبینمت ماشاءالله چقدر  بزرگ شدی یاد پارسال این موقع میافتم چقدر کوچوله بودی و فقط خدا رو شکر میکنم روزی چند بار میگی آب آب قربون تشنگیت برم هر وقت هم شیر بخوای میگی ممه عزیز دلم خیابون شالمو میزنی کنار میگی ممه تا کلاهتو میبینی سریع میاری  سمت منو میگی م م  م یعنی بزار سر من میگم رهام برا چی میگی  دد دد هر وقت برف میاد میگی بر دیگه این ف اخرشو نمگی تا میگم رهام برف میری پردرو کنار میزنی و بیرون رو نگاه میکنی و میگی بر فقط مشکل که این روزها باهت  دارم وقتی بیرون میریم نه راه میری و نه کالسکه سوار میشی فقط میگی بغل بغل آخه  مامانی خسته میشه گلم ولی چی کنم به خاطر این مشک...
17 بهمن 1397

😃😃😃😃

امروز تو خونه با رهام نشسته بودیم و رهام برا خودش بازی می کرد یکهو دیدم هیچ صدایی از رهام نمیاد و خودشم نیست یک لحظه ترسیدم پاشدم نگاه کردم شیطون بلای من رفته بود پشت مبل نشسته بود اروم تا این که منو دید خندید  😁 ...
2 بهمن 1397
1